تاريخچه حسابداري در ايران وجهان

ساخت وبلاگ

سكه به عنوان واحد پول حدود ۷۰۰ سال قبل از ميلاد در ليدي(Lydia) ابداع گرديد.(ليدي سرزميني باستاني است كه در آسياي صغير، كنار درياي اژه بين ميزي (Mysia) و كاري(Caria) قرار داشت. كرزوس (Croesus) آخرين پادشاه آن از كوروش شكست خورد.) و به سرعت در تمدنهاي آن زمان رواج يافت. در ازان عصر هخامنشي ، نظام مالي و پولي (نظام پولي بديعي توسط داريوش اول بر پايه طلا و نقره با رابطه مبادله ثابت پايه گذاري شد و سكه داريك به وزن ۸.۴۱ گرم در مقابل ۲۰ سكه نقره به نام “شكل” هر يك به وزن ۵.۶ گرم مبادله مي شده است و بنابراين رابطه تبديل طلا به نقره ( ۳/۱ ۱۳ ) ) جامع ومنسجمي بر قرار بوده و حساب درآمدها و مخارج حكومت به ريز و به دقت ثبت و ظبط و نگهداري مي شده است.

در رم و يونان باستان حسابداري پيشرفته اي وجود داشته و نوعي حساب جمع و خرج تنظيم مي شده است. يك جمعدار، يك مامور دولت و يا شخصي كه محافضت پول يا دارايي ديگري به او محول بوده است در مقاطعي از زمان حساب خود را به اربابش پس مي داده است. براي اين كار رو فهرست تفصيلي از دريافتها و پرداختها بر حسب پول، وزن يا مقياس ديگري تهيه مي شد كه جمع آن دو مساوي بود. فهرست پرداخت شامل مبالغ پرداختي، كالاي فروخته شده و يا به مصرف رسيده در طول يك دوره بعلاوه مانده پول و كالايي بود كه نزد جمعدار باقي مانده و بايد به ارباب تاديه مي شد. اين نوع حسابداري تا قرون وسطي ادامه يافت.

همانطور كه ملاحظه فرموديد، حسابداري باستاني تنها جنبه هاي محدودي از فعاليتهاي مالي را در بر مي گرفت و يا سيستم جامعي كه كليه عمليات مالي حكومت را ثبط و ظبط كند و يا به نگهداري حساب معاملات تجاري بپردازد، فاصله بسياري داشت.

سرمايه داري تجاري و رنسانس

از دوران باستان تا اواخر قرون وسطي تغييري اساسي در جهت تبديل حسابداري به يك سيستم جامع صورت نگرفت و تنها پيشرفت قابل ذكر گسترش دامنه نگهداري حساب براي عمليات گوناگون حكومتها و اشخاص بود.

از اوايل قرن سيزدهم “دولت_شهرها” و يا “شهر_جمهوريهاي” كوچكي خارج از سلطه پادشاهان و خوانين فيودال در ايتالياي كنوني پا گرفت كه فضاي سياسي_ اقتصادي مناسبي را براي رشد سوداگري فراهم آورد.بدين معني كه در اين جمهوريهاي كوچك هيچ مانعي در راه تجارت آزاد، حتي تجارت با سرزمينهاي دوردست وجود نداشت و استفاده از سرمايه به صورت سرمايه مولد يا سرمايه تجاري مانند كشتيها و ساير وسايل بازرگاني امكان پذير و متداول بود. علاوه بر اين، با رونق داد وستد، پول در مبادلات تجاري نقش گسترده يافت و اقتصاد پولي رواج يافت.

در قرون سيزدهم و چهاردهم همزمان با رشد بازرگاني، صنعت و بانكداري، پيشرفت زيادي در تكنيك نگهداري حساب بوجود آمد. بزرگتر شدن اندازه موسسات، رواج معاملات نسيه و استفاده از عوامل متعدد در كسب و كار موجب شد كه ديگر يك شخص به تنهايي نتواند امر موسسه بزرگي را اداره كند و اين امر ابداع سيستم حسابداري كاملتري را ضروري ساخت.

گمان مي رود كه كاربرد قاعده جمع وخرج در مورد حساب صندوق نخستين گام در راه پيدايش سيستم نوين بوده باشد.

بدين معني كه صندوقدار در ازاي وجوهي كه دريافت مي كرد بدهكار و در مقابل مبالغي كه مي پرداخت بستانكار مي شد. اين قاعده در مورد حسابهاي مشتريان نيز بكار مي رفت و آنان در ازاي وجوهي كه قرض مي گرفتند و يا كالايي كه به نسيه مي خريدند بدهكار و در مقابل وجوهي كه مي پرداختند بستانكار مي شدند و بدين ترتيب مانده حساب آنها معين مي شد. همين قاعده در مورد نگهداري حساب بستانكاران نيز بكار مي رفت. در نيمه قرن سيزدهم حسابداران ايتاليايي متوجه اين نكته شدند كه دريافت پول از يك بدهكار دو ثبت را ضروري مي سازد. جنبه دريافت پول كه بايد در حساب صندوق ثبت شود و جنبه پرداخت پول كه بايد در حساب شخصي پرداخت كننده پول ثبت گردد. در اوايل قرن چهاردهم دو اصطلاح بدهكار و بستانكار ، يعني دو واژه ايتاليايي دادن(dare) و گرفتن(avere) كاملا متداول گرديد. پيشرفت تازه در قرن چهاردهم ابداع شكل دو طرفه حساب بود كه در سمت چپ اقلام بدهكار و در سمت راست اقلام بستانكار، نوشته مي شد و با اين كار چگونگي ثبتها آشكار مي گرديد.

حسابداري جنسي با نگهداري حسابي جداگانه براي هر محموله از كالاي خريداري شده آغاز گرديد و هر حساب در ازاي خريد يك محموله كالا بدهكار و در مقابل حساب فروشنده يا حساب نقد بستانكار مي شد.

سپس با فروش هر مقدار از كالاي يك محموله، حساب مربوطه بستانكار و در مقابل حساب مشتري يا حساب نقد، بستانكار مي گرديد تا اين كه تمامي اجناس يك محموله به فروش برسد. اين كار يعني بدهكار كردن حساب هر محموله از كالاي خريداري شده به قيمت خريد و بستانكار كردن آن به قيمت فروش معمولا تفاوتي را ايجاد مي كرد كه به حساب سود و زيان نقل مي شد. بدين ترتيب سيستم دفترداري دوطرفه به آرامي و در پي مجموعه اي از ابداعات پياپي در فاصله سالهاي ۱۲۵۰-۱۳۵۰ ميلادي در چند جمهوري كوچك ايتاليا زاده شد و تكامل يافت و شهرهاي فلورانس، ونيز و جنوا پيشرو اين تحول بودند. برخي از صاحبنظران دفاتر حساب بجا مانده از سالهاي ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۹ را نخستين دفاتر جساب دو طرفه كامل مي دانند. برخي دسگر حساب دو طرفه كاملا متوازني را كه در سال ۱۳۴۰ ميلادي توسط پيشكار(steward) شهر جنوا(Genoa) تنظيم گرديده است. نحستين نمونه كامل دفاتر حساب دوطرفه ذكر مي كنند. در هر حال، در آستانه قرن پانزدهم ميلادي در ايتاليا و ديگر كشورهاي اروپايي، سيستم دفترداري دوطرفه بكار مي رفته است.

گسترش فن دفترداري دوطرفه به سراسر اروپا مرهون انتشار كتاب رياضياتي است كه لوكا پاچيولي (Luca Pacioli) به سال ۱۴۹۴ تاليف كرده است. پاچيولي كشيشي بود كه در دانشگاههاي جمهوريهاي پروجا، ناپل، پيزا و فلورانس رياضيات تدريس مي كرد و با انديشمندان بزرگ هم عصر خود از جمله پيرو دلا فرانسسكا (piro della francedca)، ليون باتيستا آلبرتي (Leon Battista Alberti) و ليونارده داوينچي (Leonardo da Vinci) دوستي نزديك داشت. مطالب كتاب رياضيات مزبور را پاچيولي نوشت و شكلهاي آن را داوينچي ترسيم كرد.

بخشي از اين كتاب شامل چند فصل به حسابداري اختصاص داشت كه نخستين توصيف مدون از سيستم حسابداري دوطرفه است. در اين بخش از كتاب، پاچيولي با استفاده از منابع و روشهاي موجود سه دفتر اصلي حساب را به ترتيب زير تشريح مي كند:

دفتر باطله (Waste Book) (در ايران اين دفتر را دفتر كپيه يا مسدوده هم ناميده اند.)

كه خلاصه معاملات تاجر به ترتيب تاريخ وقوع در آن ثبت مي شد.

دفتر روزنامه (Journal)

كه در آن مطالب دفتر باطله تلخيص و بر حسب بدهكار و بستانكار ثبت مي گرديد.

دفتر كل (Ledger)

حاوي حسابهاي واقعي كه ثبتهاي دفتر روزنامه به آن نقل مي گرديد.

پاچيولي لهميت كاربرد پول را بعنوان مقياس مشترك سنجش اقلام مختلف به درستي دريافته بود و بر لزوم تاريخ گذاري معملات و عطف متقابل دفاتر به يكديگر تاكيدي بجا داشت. با اين حال، وي درباره دوره مالي، تهيه تراز آزمايشي، تهيه صورت سود و زيان، بستن حساب سود و زيان به حساب سرمايه و تهيه ترازنامه مطلبي ندارد و تنها درباره طرز بستن و لزوم موازنه كردن حسابها به هنگام نقل حسابها از دفاتر قديمي به دفاتر جديد توضيحات نسبتا كاملي داده است. همچنين پاچيولي بين اموال شخصي تاجر و اموال تجارتخانه تمايزي نگذاشته و درباره نگهداري حساب داراييهاي ثابت نيز مطلبي ندارد.

رساله پاچيولي (كه او را پدر حسابداري مي نامند) به علت سادگي، رواني و ارزشهاي عملي در طول قرنهاي پانزدهم و شانزدهم به اغلب زبانهاي اروپايي ترجمه شد و حسابداري دوطرفه تا اواخر قرن هفدهم در اغلب كشورهاي اروپايي رواج يافت.

از قرن شانزدهم تا اوايل قرن نوزدهم تحول بنيادي در حسابداري بوجود نيامد، تنها تغيير اساسي تيوري جديدي بود كه توسط استوين (Simon Stevin) هلندي در اواخر قرن شانزدهم عنوان شد. بر اساس اين تيوري در هر معامله در مقابل هر بدهكار بايد يك بستانكار وجود داشته باشد. استوين همچنين ضرورت تفكيك اموال موسسه را از اموال شخصي صاحب سرمايه مطرح و لزوم نگهداري حسابي جداگانه براي سرمايه را نيز عنوان كرد. تغييرات ديگري كه در اين فاصله در دفترداري رخ داد عبارت بود از ايجاد ستونهاي فرعي در دفاتر روزنامه و كل، منسوخ شدن دفتر باطله و جايگزيني اسناد و مدارك مربوط به معاملات (مانند فاكتور خريد و فروش) به جاي آن. حسابداري جنسي نيز در اين فاصله بهبود يافت و سود و زيان هر محموله محاسبه و به حساب سود و زيان نقل مي گرديد. تا سال ۱۸۰۰ ميلادي موازنه كردن حسابها در پايان سال، تهيه صورت سود و زيان و ترازنامه معمول شد اما جز براي نگهداري سوابق فعاليتهاي موسسه استفاده ديگري نداشت.

سيستم دفترداري دوطرفه كه گوته (Goethe) انديشمند بزرگ آلماني آن را يكي از زيباترين ابداعات بشري مي داند، مجموعه منسجمي را فراهم آورد كه كليه معاملات و رويدادهاي مالي ثبت، سود هر فعاليت تجاري تعيين و اموال شخصي تاجر از اموال تجارتخانه يا موسسه تجاري تفكيك گرديد.

ابداع و تكامل سيستم دفتر داري دوطرفه اولا سوداگريهاي بزرگ مانند فرستادن كشتيهاي عظيم حامل كالاهاي گوناگون به نقاط مختلف جهان را با مشاركت بازرگانان و افراد متعدد، تسهيل كرد، زيرا با كاربرد آن سرمايه گذاري هر يك از مشاركت كنندگان در يك فعاليت سوداگرانه كه معمولا به صورت كالا و اجناس گوناگون بود به سهولت بر حسب پول (سكه) اندازه گيري و حساب ان جداگانه نگهداري مي شد و در خاتمه فعاليت نيز كالا و طلا و نقره اي كه كسب شده بود، بر حسب پول قابل تقويم و محاسبه مي شد و در نتيجه تعيين سهم هر يك از مشاركت كنندگان از كل درآمد حاصل به سادگي امكان پذير مي گرديد.

ثانيا حسابداري دو طرفه، با فراهم ساختن امكان تفكيك اموال شخصي تاجر از اموال تجارتخانه، تشكيل شركتهاي تجارتي را با مشاركت چند نفر عملي كرد، زيرا با كاربرد آن، نگهداري حساب جداگانه سهمالشركه هر يك از شركا در سرمايه شركا امكان پذير و سهم آنان از كل دارايي شركت و منافع حاصل از فعاليت تجاري قابل اندازه گيري و محاسبه شد. اين امكان، مشاركت صاحبان سرمايه اي را كه خود به كار تجارت نمي پرداختند نيز عملي ساخت و بديت ترتيب رشد و توسعه بنگاهها و موسسات تجاري را تسريع كرد.

به رغم تحولات شگرف اقتصادي_ اجتماعي و دگرگوني و پيچيدگي و توسعه معاملات و سازمانهاي تجارتي از قرن شانزدهم تا عصر حاضر، عناصر اصلي سيستم دفترداري دوطرفه همچنان بدون تغيير باقي مانده است. دليل بقاي اين سيستم در طول پنج قرن در سادگي اصول، انعطاف پذيري و قابليت ان در ثبت، انتقال و گزارش اطلاعات بسيار متنوع، در قالب صورتهاي مالي قابل رسيدگي است.

انقلاب صنعتي

سسيتم ثبت دوطرفه كه به اعتبار ابداع ان در ايتاليا، سيستم حسابداري ايتاليايي نيز ناميده مي شود به سرعت در سراسر اروپا رواج يافت و در طول قرن هجدهم تقريبا كليه موسسات مالي و تجاري بزرگ، اين شيوه حسابداري را بكار مي بردند. اما اروپاي قرن هجدهم آبستن تحولاتي شگرف بود. انقلاب صنعتي در نيمه دوم اين قرن آغاز و تا پايان نيمه اول قرن نوزدهم تداوم يافت و تحولات و تغييرات وسيع اقتصادي و اجتماعي را در پي داشت. اين تحول بنيادين بر تمامي عرصه هاي زندگي فرعي و اجتماعي مردم اروپا اثر گذاشت و مناسبات اقتصادي_ اجتماعي و سياسي جوامع اروپايي را دگرگون كرد و از طريق اين قاره به سراسر جهان راه يافت و آثار مفيد و زيانبار بسياري به جاي گذاشت.

بارزترين عرصه تحول در انقلاب صنعتي، قرار گرفتن ماشين در خدمت توليد بود كه شيوه توليد را از توليد دستي به توليد كارخانه اي متحول كرد.

پيدايش و رشد كارخانه هاي بزرگ و كوچك با توانايي ساختن كالاهاي همسان به مقدار زياد، از يك سو به زوال صنايع دستي، روستايي و خانگي در مدت كوتاهي انجاميد و از سوي ديگر، رقابت بين كارخانه داران را ايجاد كرد.

حسابداري صنعتي ابتدا بيشتر به گزارش بهاي تمام شده محصولات بر مبناي اطلاعات مالي گذشته تاكيد داشت و در پيش بيني اينده از حدس وگمان فراتر نمي رفت.

اما بزرگتر شدن كارخانه ها و پيچيده تر شدن روشهاي توليد و در نتيجه افزايش توليدات، رقابت بين واحدهاي صنعتي را براي تسلط بر بازارهاي پيوسته ملي و همچنين رقابت در عرضه توليدات به بازارهاي جهاني تشديد كرد و اداره موسسات بزرگ پيچيده به پيدايش مفهوم مديريت علمي انجاميد. مديريت علمي، روش برخورد منظم و منطقي با مسايل به منظور يافتن بهترين راه براي انجام هر كار است.

وجود رقابت، نياز به آگاهي از بهاي تمام شده محصول را ايجاب نمود و در پاسخ به اين ضرورت نوعي دفترداري صنعتي يا دفترداري هزينه يابي كه بعدها حسابداري صنعتي ناميده شد، ابداع گرديد.

علاوه بر اين، در گذر زمان تكنيكهاي گزارش اطلاعات مالي براي تصميم گيريهاي مديريت تكامل يافت و با ارايه و توضيح مدلهاي مقداري، امكان اتخاذ تصميمات درست بر اساس اطلاعات موجود، تسهيل گرديد. امروزه اين رشته از حسابداري به معناي اعم حسابداري مديريت ناميده مي شود.

بازار سرمايه و شركتهاي سهامي

با بزرگتر شدن شركتها نياز به توسعه و همچنين سرمايه بيشتر احساس شد. لذا با بهره گيري از دو دستاورد بزرگ و مفيد سرمايه داري صنعتي يعني سازماندهي و همكاري، موجبات رشد، توسعه و تكامل شركتهاي سهامي فراهم و با سازمان يافتن بازار سرمايه، تامين مالي طرحهاي بزرگ صنعتي امكان پذير شد.

بازار سرمايه و شركتهاي سهامي اين امكان را فراهم آورد كه تعداد زيادي از صاحبان سرمايه، با سرمايه هاي كوچك و بزرگ در يك واحد اقتصادي مشاركت كنند و به اين ترتيب مشكلات تامين سرمايه هاي كلان براي ايجاد ساختمان، خريد ماشين آلات و احداٍ تاسيسات يك كارخانه بزرگ يا طرح بزرگ صنعتي برطرف گرديد.

در عين حال، محدوديت مسوليت صاحبان سهام به مقدار سرمايه اي كه در شركت گذاشته اند و قابليت انتقال سهام، به رونق سرمايه گذاري و گسترش بازارهاي سازمان يافته سرمايه انجاميد.

در ادامه فرايند رشد و توسعه شركتهاي سهامي، هييت مديره شركتهاي سهامي بزرگ، كار مديريت اجرايي را به مديران موظفي كه براي اداره امور شركت بر مي گزينند محول و خود به تعيين خط مشي هاي اجرايي شركت و نظارت بر كار مديران مي پردازند. اين تحول، گروه تازه اي از مديران كارآزموده حرفه اي را پديد آورد كه در سرمايه موسساتي كه اداره مي كنند سهمي ناچيز دارند يا اصولا سهمي ندارند، بدين ترتيب غالبا مديريت موسسات از مالكيت آنها تفكيك و متمايز گرديد.

سازمان جديد سرمايه، نقش شركتهاي سهامي و بورسهاي اوراق بهادار بعد تازه اي به حسابداري بخشيد و ان لزوم ارايه گزارشهاي مالي به سهامداران براي آگاه كردن آنان از چگونگي اداره سرمايه هايشان، ارزيابي عملكرد و سنجش كارايي مديران و گردانندگان شركت و بالاخره آينده سرمايه گذاريشان بود.

حسابداري حرفه اي و حسابرسي

افزايش موارد استفاده و شمار استفاده كنندگان از اطلاعات مالي، وظيفه حسابداران را از رفع نيازهاي معدودي صاحب سرمايه به پاسخگويي به نيازهاي مراجع و گروههاي متعدد ذينفع و ذيعلاقه، ارتقا داد و به آن نقشي اجتماعي بخشيد.

وظيفه نوين حسابداري را حسابداران شاغل در موسسات نمي توانستند به تنهايي انجام دهند زيرا وجود رابطه استخدامي مستقيم آنان را به پذيرش نظرات مديران واحدهاي اقتصادي در تهيه صورتهاي مالي ناگزير مي كرد و از طرفي اشتغال آنان در موسسات، نوعي جانبداري طبيعي از آن موسسات را در پي داشت.

حال آنكه صورتهاي مالي بايد نيازهاي گروههاي مختلف استفاده كننده با علايق و منافع متفاوت و احتمالا متضاد را برطرف مي كرد.

براي آن كه گروههاي مختلف استفاده كننده بتوانند به صورتهاي مالي تهيه شده توسط موسسات اعتماد بيشتري نمايند، حسابداران خبره اي انتخاب شدند و وظيفه يافتند كه با رسيدگي به مدارك اسناد و حسابها هر گونه تقلب و سوء استفاده را كشف و نسبت به صورتهاي مالي بي طرفانه اضهار نظر كنند و اين كار حسابرسي ناميده شد.

حسابرسي به معناي عام يعني رسيدگي به حسابها از لحاظ كشف تقلب و سو استفاده سابقه طولاني دارد و در طول تاريخ هميشه نوعي حسابرسي در موسسات دولتي و خصوصي وجود داشته است، اما حسابرسي به معناي نوين يعني رسيدگي و اظهار نظر نسبت به صورتهاي مالي به دنبال رشد و پيدايش شركتهاي سهامي كه در ان مسوليت سهامداران محدود به مقدار سرمايه اي بود كه در شركت گذاشته بودند، بوجود آمد و زادگاه آن انگلستان است.

اما تغيير شگرفي كه اكنون در جريان است، تحول حسابرسي از حسابرسي مالي به حسابرسي جامع است كه در آن علاوه بر رسيدگي و گزارش نسبت به صورتهاي مالي واحد مورد رسيدگي، عمليات و معاملات آن از لحاظ رعايت سياستهاي مقرر شده توسط مراجع تصميم گيرنده ( مانند مجمع عمومي) و رعايت قوانين و مقررات حاكم بر فعاليت واحدهاي اقتصادي رسيدگي مي شود و كارايي مديريت واحد مورد رسيدگي از لحاظ چگونگي استفاده از منابع موجودد و نحوه اجراي برنامه و عمليات ونتايج حاصل از ان سنجيده و گزارش مي شود. اين گونه حسابرسي كه جنبه اخير آن حسابرسي مديريت ناميده مي شود عمدتا در مورد شركتهاي بزرگ كه منابع كلان و حيطه فعاليت گسترده اي دارند و مديريت آن از مالكيت سرمايه جداست در پاسخ به ضرورت ارزيابي عملكرد مديريت اين گونه موسسات توسط متخصصين با صلاحيت (حسابداران و متخصيصيني از رشته هاي ديگر) اجرا مي شود و چشم انداز تكامل حسابداري حرفه اي است
http://www.urmia.ac.ir/mptec/accountancy/jahan.htm
تاريجچه حسابداري در ايران

حسابداري در جهان نزديك به ۶۰۰۰ سال قدمت دارد و تاريخ نخستين مدارك كشف شده حسابداري به ۳۶۰۰ سال قبل از ميلاد برمي گردد. پيشينه حسابداري در ايران نيز به نخستين تمدنهايي بر مي گردد كه دراين سرزمين پا گرفت، و مدارك حسابداري بدست آمده با ۲۵ قرن قدمت، گواه بر پيشرفت اين دانش در ايران باستان اس. در طول تاريخ، روشهاي حسابداري متوع و متعددي براي اداره امور حكومتي و انجام دادن فعاليتهاي اقتصادي ابداع شد، كه در پاسخ به نيازهاي زمان، سير تحولي و تكاملي داشته است. مميزي املاك در تمدن ساساني(در جريان اصلاحات انوشيروان، به منظور تشخيص مالياتهاي ارضي، كليه زمينهاي مزروعي كشور مميزي و مشخصات آن از جمله مساحت، نوع زمين و نوع محصول در دفتري ثبت مي گرديد.) و تكامل حسابداري براي نگهداري حساب درآمد و مخارج حكومتي در دوران سلجوقيان(نگارش اعداد را به صورت علايمي كوتاه شده از نام اعداد عربي، حساب سياق مي نامند.
حسابداري سياق كه احتمالا در دوران سلجوقيان تكامل يافته، روشي است كه بر اساس آن، حساب جمع و خرج هر ولايت در دفتر مربوط به ان ولايت ثبت و در عين حال يك دفتر اصلي در مركز نگهداري مي شده است كه خلاصه جكع و خرج هر ولايت به طور جداگانه در صفحات مربوط، در آن به خط سياق نوشته مي شده است. اين روش در دوران قاجاريه تكميل شد و كتب خمسه(دفاتر پنج گانه) براي گروههاي عمده مخارج نيز نگهداري مي شده است.
و نگهداري حساب فعاليتهاي بازرگاني به حساب سياق، نمونه هاي بارز و پيشرفته آن است.
با اين حال حسابداري نوين( دوطرفه) همانند بسياري از دانشهاي كاربردي ديگر، به همراه ورود فراورده هاي صنعتي و رسوخ موسسات و شركتهاي خارجي به ايران راه يافت. و در جريان تحولات اقتصادي _اجتماعي صد سال گذشته با پيدايش سازمانهاي جديد دولتي و خصوصي و دگرگوني شيوه هاي توليد و توزيع بسيار پيشرفت كرد.
حساداري با تمدن همزاد است و به اندازه تمدن بشري قدمت دارد. در تمدنهاي باستاني بين النهرين كه قسمت اعظم ثروتهاي جامعه در اختيار فرمانروا يا فرمانروايان بود. معمولا كاهنان كه قشر ممتازي را در سلسله مراتب اجتماعي تشكيل مي دادند و ظيفه نگارش را بطور اعم و نگهداري حساب درآمدها و ثروتهاي حكومت را بطور اخص به عهده يا در واقع در انحصار داشتند و در عين حال به ثبت برخي از معاملات شهروندان نيز مي پرداختند، از جمله در تمدن باستاني سومر (SUMMER) نظام مالي جامعي برقرار بود و كاهنان سومري علاوه بر نگهداري حساب درآمدهاي حكومتي، به نحوي موجودي غلات، تعداد دامها و ميزان املاك حكومتي را محاسبه مي كردند.
نخستين مدرك كشف شده حسابداري در جهان، لوحه هاي سفالين از تمدن سومر در بابل (Babylon) است و قدمت آن به ۳۶۰۰ سال قبل از ميلاد مي رسد و از پرداخت دستمزد تعدادي كارگر حكايت دارد.
مدارك و شواهد بدست آمده از تمدن باستاني مصر (۵۲۵_۵۰۰۰ ق.م) حكايت از آن دارد كه در اجراي طرحهاي ساختماني اين تمدن، نوعي كنترل حسابداري برقرار بوده كه بهره گيري از نيروي كار هزاران هزار نفر را در امر ايجاد بنا و حمل و نقل مصالح ساختماني در تشكيلاتي منظم، ميسر مي كرده است، از تمدن مصر در دوراني كه يونانيان و روميان بر آن تسلط داشتند نيز مجموعه هاي متعددي از حسابهاي نوشته شده بر پاپيروس باقي مانده است.
شواهد و مدارك به دست آمده از يونان باستان نيز حكايت از استقرار كنترلهاي حسابداري دارد. از جمله حساب معبد پارتنون در لوحه هاي مرمرين اكروپوليس حك و بخشي از ان هنوز هم باقي است.
سكه به عنوان واحد پول حدود ۷۰۰ سال قبل از ميلاد در ليدي(Lydia) ابداع گرديد.(ليدي سرزميني باستاني است كه در آسياي صغير، كنار درياي اژه بين ميزي (Mysia) و كاري(Caria) قرار داشت. كرزوس (Croesus) آخرين پادشاه آن از كوروش شكست خورد.) و به سرعت در تمدنهاي آن زمان رواج يافت. در ازان عصر هخامنشي ، نظام مالي و پولي (نظام پولي بديعي توسط داريوش اول بر پايه طلا و نقره با رابطه مبادله ثابت پايه گذاري شد و سكه داريك به وزن ۸.۴۱ گرم در مقابل ۲۰ سكه نقره به نام “شكل” هر يك به وزن ۵.۶ گرم مبادله مي شده است و بنابراين رابطه تبديل طلا به نقره ( ۳/۱ ۱۳ ) ) جامع ومنسجمي بر قرار بوده و حساب درآمدها و مخارج حكومت به ريز و به دقت ثبت و ظبط و نگهداري مي شده است.
در رم و يونان باستان حسابداري پيشرفته اي وجود داشته و نوعي حساب جمع و خرج تنظيم مي شده است. يك جمعدار، يك مامور دولت و يا شخصي كه محافضت پول يا دارايي ديگري به او محول بوده است در مقاطعي از زمان حساب خود را به اربابش پس مي داده است. براي اين كار رو فهرست تفصيلي از دريافتها و پرداختها بر حسب پول، وزن يا مقياس ديگري تهيه مي شد كه جمع آن دو مساوي بود. فهرست پرداخت شامل مبالغ پرداختي، كالاي فروخته شده و يا به مصرف رسيده در طول يك دوره بعلاوه مانده پول و كالايي بود كه نزد جمعدار باقي مانده و بايد به ارباب تاديه مي شد. اين نوع حسابداري تا قرون وسطي ادامه يافت.
همانطور كه ملاحظه فرموديد، حسابداري باستاني تنها جنبه هاي محدودي از فعاليتهاي مالي را در بر مي گرفت و يا سيستم جامعي كه كليه عمليات مالي حكومت را ثبط و ظبط كند و يا به نگهداري حساب معاملات تجاري بپردازد، فاصله بسياري داشت.
سرمايه داري تجاري و رنسانس
از دوران باستان تا اواخر قرون وسطي تغييري اساسي در جهت تبديل حسابداري به يك سيستم جامع صورت نگرفت و تنها پيشرفت قابل ذكر گسترش دامنه نگهداري حساب براي عمليات گوناگون حكومتها و اشخاص بود.
از اوايل قرن سيزدهم “دولت_شهرها” و يا “شهر_جمهوريهاي” كوچكي خارج از سلطه پادشاهان و خوانين فيودال در ايتالياي كنوني پا گرفت كه فضاي سياسي_ اقتصادي مناسبي را براي رشد سوداگري فراهم آورد.بدين معني كه در اين جمهوريهاي كوچك هيچ مانعي در راه تجارت آزاد، حتي تجارت با سرزمينهاي دوردست وجود نداشت و استفاده از سرمايه به صورت سرمايه مولد يا سرمايه تجاري مانند كشتيها و ساير وسايل بازرگاني امكان پذير و متداول بود. علاوه بر اين، با رونق داد وستد، پول در مبادلات تجاري نقش گسترده يافت و اقتصاد پولي رواج يافت.
در قرون سيزدهم و چهاردهم همزمان با رشد بازرگاني، صنعت و بانكداري، پيشرفت زيادي در تكنيك نگهداري حساب بوجود آمد. بزرگتر شدن اندازه موسسات، رواج معاملات نسيه و استفاده از عوامل متعدد در كسب و كار موجب شد كه ديگر يك شخص به تنهايي نتواند امر موسسه بزرگي را اداره كند و اين امر ابداع سيستم حسابداري كاملتري را ضروري ساخت.
گمان مي رود كه كاربرد قاعده جمع وخرج در مورد حساب صندوق نخستين گام در راه پيدايش سيستم نوين بوده باشد.
بدين معني كه صندوقدار در ازاي وجوهي كه دريافت مي كرد بدهكار و در مقابل مبالغي كه مي پرداخت بستانكار مي شد. اين قاعده در مورد حسابهاي مشتريان نيز بكار مي رفت و آنان در ازاي وجوهي كه قرض مي گرفتند و يا كالايي كه به نسيه مي خريدند بدهكار و در مقابل وجوهي كه مي پرداختند بستانكار مي شدند و بدين ترتيب مانده حساب آنها معين مي شد. همين قاعده در مورد نگهداري حساب بستانكاران نيز بكار مي رفت. در نيمه قرن سيزدهم حسابداران ايتاليايي متوجه اين نكته شدند كه دريافت پول از يك بدهكار دو ثبت را ضروري مي سازد. جنبه دريافت پول كه بايد در حساب صندوق ثبت شود و جنبه پرداخت پول كه بايد در حساب شخصي پرداخت كننده پول ثبت گردد. در اوايل قرن چهاردهم دو اصطلاح بدهكار و بستانكار ، يعني دو واژه ايتاليايي دادن(dare) و گرفتن(avere) كاملا متداول گرديد. پيشرفت تازه در قرن چهاردهم ابداع شكل دو طرفه حساب بود كه در سمت چپ اقلام بدهكار و در سمت راست اقلام بستانكار، نوشته مي شد و با اين كار چگونگي ثبتها آشكار مي گرديد.
حسابداري جنسي با نگهداري حسابي جداگانه براي هر محموله از كالاي خريداري شده آغاز گرديد و هر حساب در ازاي خريد يك محموله كالا بدهكار و در مقابل حساب فروشنده يا حساب نقد بستانكار مي شد.
سپس با فروش هر مقدار از كالاي يك محموله، حساب مربوطه بستانكار و در مقابل حساب مشتري يا حساب نقد، بستانكار مي گرديد تا اين كه تمامي اجناس يك محموله به فروش برسد. اين كار يعني بدهكار كردن حساب هر محموله از كالاي خريداري شده به قيمت خريد و بستانكار كردن آن به قيمت فروش معمولا تفاوتي را ايجاد مي كرد كه به حساب سود و زيان نقل مي شد. بدين ترتيب سيستم دفترداري دوطرفه به آرامي و در پي مجموعه اي از ابداعات پياپي در فاصله سالهاي ۱۲۵۰-۱۳۵۰ ميلادي در چند جمهوري كوچك ايتاليا زاده شد و تكامل يافت و شهرهاي فلورانس، ونيز و جنوا پيشرو اين تحول بودند. برخي از صاحبنظران دفاتر حساب بجا مانده از سالهاي ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۹ را نخستين دفاتر جساب دو طرفه كامل مي دانند. برخي دسگر حساب دو طرفه كاملا متوازني را كه در سال ۱۳۴۰ ميلادي توسط پيشكار(steward) شهر جنوا(Genoa) تنظيم گرديده است. نحستين نمونه كامل دفاتر حساب دوطرفه ذكر مي كنند. در هر حال، در آستانه قرن پانزدهم ميلادي در ايتاليا و ديگر كشورهاي اروپايي، سيستم دفترداري دوطرفه بكار مي رفته است.
گسترش فن دفترداري دوطرفه به سراسر اروپا مرهون انتشار كتاب رياضياتي است كه لوكا پاچيولي (Luca Pacioli) به سال ۱۴۹۴ تاليف كرده است. پاچيولي كشيشي بود كه در دانشگاههاي جمهوريهاي پروجا، ناپل، پيزا و فلورانس رياضيات تدريس مي كرد و با انديشمندان بزرگ هم عصر خود از جمله پيرو دلا فرانسسكا (piro della francedca)، ليون باتيستا آلبرتي (Leon Battista Alberti) و ليونارده داوينچي (Leonardo da Vinci) دوستي نزديك داشت. مطالب كتاب رياضيات مزبور را پاچيولي نوشت و شكلهاي آن را داوينچي ترسيم كرد.
بخشي از اين كتاب شامل چند فصل به حسابداري اختصاص داشت كه نخستين توصيف مدون از سيستم حسابداري دوطرفه است. در اين بخش از كتاب، پاچيولي با استفاده از منابع و روشهاي موجود سه دفتر اصلي حساب را به ترتيب زير تشريح مي كند:
دفتر باطله (Waste Book) (در ايران اين دفتر را دفتر كپيه يا مسدوده هم ناميده اند.)
كه خلاصه معاملات تاجر به ترتيب تاريخ وقوع در آن ثبت مي شد.
دفتر روزنامه (Journal)
كه در آن مطالب دفتر باطله تلخيص و بر حسب بدهكار و بستانكار ثبت مي گرديد.
دفتر كل (Ledger)
حاوي حسابهاي واقعي كه ثبتهاي دفتر روزنامه به آن نقل مي گرديد.
پاچيولي لهميت كاربرد پول را بعنوان مقياس مشترك سنجش اقلام مختلف به درستي دريافته بود و بر لزوم تاريخ گذاري معملات و عطف متقابل دفاتر به يكديگر تاكيدي بجا داشت. با اين حال، وي درباره دوره مالي، تهيه تراز آزمايشي، تهيه صورت سود و زيان، بستن حساب سود و زيان به حساب سرمايه و تهيه ترازنامه مطلبي ندارد و تنها درباره طرز بستن و لزوم موازنه كردن حسابها به هنگام نقل حسابها از دفاتر قديمي به دفاتر جديد توضيحات نسبتا كاملي داده است. همچنين پاچيولي بين اموال شخصي تاجر و اموال تجارتخانه تمايزي نگذاشته و درباره نگهداري حساب داراييهاي ثابت نيز مطلبي ندارد.
رساله پاچيولي (كه او را پدر حسابداري مي نامند) به علت سادگي، رواني و ارزشهاي عملي در طول قرنهاي پانزدهم و شانزدهم به اغلب زبانهاي اروپايي ترجمه شد و حسابداري دوطرفه تا اواخر قرن هفدهم در اغلب كشورهاي اروپايي رواج يافت.
از قرن شانزدهم تا اوايل قرن نوزدهم تحول بنيادي در حسابداري بوجود نيامد، تنها تغيير اساسي تيوري جديدي بود كه توسط استوين (Simon Stevin) هلندي در اواخر قرن شانزدهم عنوان شد. بر اساس اين تيوري در هر معامله در مقابل هر بدهكار بايد يك بستانكار وجود داشته باشد. استوين همچنين ضرورت تفكيك اموال موسسه را از اموال شخصي صاحب سرمايه مطرح و لزوم نگهداري حسابي جداگانه براي سرمايه را نيز عنوان كرد. تغييرات ديگري كه در اين فاصله در دفترداري رخ داد عبارت بود از ايجاد ستونهاي فرعي در دفاتر روزنامه و كل، منسوخ شدن دفتر باطله و جايگزيني اسناد و مدارك مربوط به معاملات (مانند فاكتور خريد و فروش) به جاي آن. حسابداري جنسي نيز در اين فاصله بهبود يافت و سود و زيان هر محموله محاسبه و به حساب سود و زيان نقل مي گرديد. تا سال ۱۸۰۰ ميلادي موازنه كردن حسابها در پايان سال، تهيه صورت سود و زيان و ترازنامه معمول شد اما جز براي نگهداري سوابق فعاليتهاي موسسه استفاده ديگري نداشت.
سيستم دفترداري دوطرفه كه گوته (Goethe) انديشمند بزرگ آلماني آن را يكي از زيباترين ابداعات بشري مي داند، مجموعه منسجمي را فراهم آورد كه كليه معاملات و رويدادهاي مالي ثبت، سود هر فعاليت تجاري تعيين و اموال شخصي تاجر از اموال تجارتخانه يا موسسه تجاري تفكيك گرديد.
ابداع و تكامل سيستم دفتر داري دوطرفه اولا سوداگريهاي بزرگ مانند فرستادن كشتيهاي عظيم حامل كالاهاي گوناگون به نقاط مختلف جهان را با مشاركت بازرگانان و افراد متعدد، تسهيل كرد، زيرا با كاربرد آن سرمايه گذاري هر يك از مشاركت كنندگان در يك فعاليت سوداگرانه كه معمولا به صورت كالا و اجناس گوناگون بود به سهولت بر حسب پول (سكه) اندازه گيري و حساب ان جداگانه نگهداري مي شد و در خاتمه فعاليت نيز كالا و طلا و نقره اي كه كسب شده بود، بر حسب پول قابل تقويم و محاسبه مي شد و در نتيجه تعيين سهم هر يك از مشاركت كنندگان از كل درآمد حاصل به سادگي امكان پذير مي گرديد.
ثانيا حسابداري دو طرفه، با فراهم ساختن امكان تفكيك اموال شخصي تاجر از اموال تجارتخانه، تشكيل شركتهاي تجارتي را با مشاركت چند نفر عملي كرد، زيرا با كاربرد آن، نگهداري حساب جداگانه سهمالشركه هر يك از شركا در سرمايه شركا امكان پذير و سهم آنان از كل دارايي شركت و منافع حاصل از فعاليت تجاري قابل اندازه گيري و محاسبه شد. اين امكان، مشاركت صاحبان سرمايه اي را كه خود به كار تجارت نمي پرداختند نيز عملي ساخت و بديت ترتيب رشد و توسعه بنگاهها و موسسات تجاري را تسريع كرد.
به رغم تحولات شگرف اقتصادي_ اجتماعي و دگرگوني و پيچيدگي و توسعه معاملات و سازمانهاي تجارتي از قرن شانزدهم تا عصر حاضر، عناصر اصلي سيستم دفترداري دوطرفه همچنان بدون تغيير باقي مانده است. دليل بقاي اين سيستم در طول پنج قرن در سادگي اصول، انعطاف پذيري و قابليت ان در ثبت، انتقال و گزارش اطلاعات بسيار متنوع، در قالب صورتهاي مالي قابل رسيدگي است.
انقلاب صنعتي
سسيتم ثبت دوطرفه كه به اعتبار ابداع ان در ايتاليا، سيستم حسابداري ايتاليايي نيز ناميده مي شود به سرعت در سراسر اروپا رواج يافت و در طول قرن هجدهم تقريبا كليه موسسات مالي و تجاري بزرگ، اين شيوه حسابداري را بكار مي بردند. اما اروپاي قرن هجدهم آبستن تحولاتي شگرف بود. انقلاب صنعتي در نيمه دوم اين قرن آغاز و تا پايان نيمه اول قرن نوزدهم تداوم يافت و تحولات و تغييرات وسيع اقتصادي و اجتماعي را در پي داشت. اين تحول بنيادين بر تمامي عرصه هاي زندگي فرعي و اجتماعي مردم اروپا اثر گذاشت و مناسبات اقتصادي_ اجتماعي و سياسي جوامع اروپايي را دگرگون كرد و از طريق اين قاره به سراسر جهان راه يافت و آثار مفيد و زيانبار بسياري به جاي گذاشت.
بارزترين عرصه تحول در انقلاب صنعتي، قرار گرفتن ماشين در خدمت توليد بود كه شيوه توليد را از توليد دستي به توليد كارخانه اي متحول كرد.
پيدايش و رشد كارخانه هاي بزرگ و كوچك با توانايي ساختن كالاهاي همسان به مقدار زياد، از يك سو به زوال صنايع دستي، روستايي و خانگي در مدت كوتاهي انجاميد و از سوي ديگر، رقابت بين كارخانه داران را ايجاد كرد.
حسابداري صنعتي ابتدا بيشتر به گزارش بهاي تمام شده محصولات بر مبناي اطلاعات مالي گذشته تاكيد داشت و در پيش بيني اينده از حدس وگمان فراتر نمي رفت.
اما بزرگتر شدن كارخانه ها و پيچيده تر شدن روشهاي توليد و در نتيجه افزايش توليدات، رقابت بين واحدهاي صنعتي را براي تسلط بر بازارهاي پيوسته ملي و همچنين رقابت در عرضه توليدات به بازارهاي جهاني تشديد كرد و اداره موسسات بزرگ پيچيده به پيدايش مفهوم مديريت علمي انجاميد. مديريت علمي، روش برخورد منظم و منطقي با مسايل به منظور يافتن بهترين راه براي انجام هر كار است.
وجود رقابت، نياز به آگاهي از بهاي تمام شده محصول را ايجاب نمود و در پاسخ به اين ضرورت نوعي دفترداري صنعتي يا دفترداري هزينه يابي كه بعدها حسابداري صنعتي ناميده شد، ابداع گرديد.
علاوه بر اين، در گذر زمان تكنيكهاي گزارش اطلاعات مالي براي تصميم گيريهاي مديريت تكامل يافت و با ارايه و توضيح مدلهاي مقداري، امكان اتخاذ تصميمات درست بر اساس اطلاعات موجود، تسهيل گرديد. امروزه اين رشته از حسابداري به معناي اعم حسابداري مديريت ناميده مي شود.
بازار سرمايه و شركتهاي سهامي
با بزرگتر شدن شركتها نياز به توسعه و همچنين سرمايه بيشتر احساس شد. لذا با بهره گيري از دو دستاورد بزرگ و مفيد سرمايه داري صنعتي يعني سازماندهي و همكاري، موجبات رشد، توسعه و تكامل شركتهاي سهامي فراهم و با سازمان يافتن بازار سرمايه، تامين مالي طرحهاي بزرگ صنعتي امكان پذير شد.
بازار سرمايه و شركتهاي سهامي اين امكان را فراهم آورد كه تعداد زيادي از صاحبان سرمايه، با سرمايه هاي كوچك و بزرگ در يك واحد اقتصادي مشاركت كنند و به اين ترتيب مشكلات تامين سرمايه هاي كلان براي ايجاد ساختمان، خريد ماشين آلات و احداٍ تاسيسات يك كارخانه بزرگ يا طرح بزرگ صنعتي برطرف گرديد.
در عين حال، محدوديت مسوليت صاحبان سهام به مقدار سرمايه اي كه در شركت گذاشته اند و قابليت انتقال سهام، به رونق سرمايه گذاري و گسترش بازارهاي سازمان يافته سرمايه انجاميد.
در ادامه فرايند رشد و توسعه شركتهاي سهامي، هييت مديره شركتهاي سهامي بزرگ، كار مديريت اجرايي را به مديران موظفي كه براي اداره امور شركت بر مي گزينند محول و خود به تعيين خط مشي هاي اجرايي شركت و نظارت بر كار مديران مي پردازند. اين تحول، گروه تازه اي از مديران كارآزموده حرفه اي را پديد آورد كه در سرمايه موسساتي كه اداره مي كنند سهمي ناچيز دارند يا اصولا سهمي ندارند، بدين ترتيب غالبا مديريت موسسات از مالكيت آنها تفكيك و متمايز گرديد.
سازمان جديد سرمايه، نقش شركتهاي سهامي و بورسهاي اوراق بهادار بعد تازه اي به حسابداري بخشيد و ان لزوم ارايه گزارشهاي مالي به سهامداران براي آگاه كردن آنان از چگونگي اداره سرمايه هايشان، ارزيابي عملكرد و سنجش كارايي مديران و گردانندگان شركت و بالاخره آينده سرمايه گذاريشان بود.
حسابداري حرفه اي و حسابرسي
افزايش موارد استفاده و شمار استفاده كنندگان از اطلاعات مالي، وظيفه حسابداران را از رفع نيازهاي معدودي صاحب سرمايه به پاسخگويي به نيازهاي مراجع و گروههاي متعدد ذينفع و ذيعلاقه، ارتقا داد و به آن نقشي اجتماعي بخشيد.
وظيفه نوين حسابداري را حسابداران شاغل در موسسات نمي توانستند به تنهايي انجام دهند زيرا وجود رابطه استخدامي مستقيم آنان را به پذيرش نظرات مديران واحدهاي اقتصادي در تهيه صورتهاي مالي ناگزير مي كرد و از طرفي اشتغال آنان در موسسات، نوعي جانبداري طبيعي از آن موسسات را در پي داشت.
حال آنكه صورتهاي مالي بايد نيازهاي گروههاي مختلف استفاده كننده با علايق و منافع متفاوت و احتمالا متضاد را برطرف مي كرد.
براي آن كه گروههاي مختلف استفاده كننده بتوانند به صورتهاي مالي تهيه شده توسط موسسات اعتماد بيشتري نمايند، حسابداران خبره اي انتخاب شدند و وظيفه يافتند كه با رسيدگي به مدارك اسناد و حسابها هر گونه تقلب و سوء استفاده را كشف و نسبت به صورتهاي مالي بي طرفانه اضهار نظر كنند و اين كار حسابرسي ناميده شد.
حسابرسي به معناي عام يعني رسيدگي به حسابها از لحاظ كشف تقلب و سو استفاده سابقه طولاني دارد و در طول تاريخ هميشه نوعي حسابرسي در موسسات دولتي و خصوصي وجود داشته است، اما حسابرسي به معناي نوين يعني رسيدگي و اظهار نظر نسبت به صورتهاي مالي به دنبال رشد و پيدايش شركتهاي سهامي كه در ان مسوليت سهامداران محدود به مقدار سرمايه اي بود كه در شركت گذاشته بودند، بوجود آمد و زادگاه آن انگلستان است.
اما تغيير شگرفي كه اكنون در جريان است، تحول حسابرسي از حسابرسي مالي به حسابرسي جامع است كه در آن علاوه بر رسيدگي و گزارش نسبت به صورتهاي مالي واحد مورد رسيدگي، عمليات و معاملات آن از لحاظ رعايت سياستهاي مقرر شده توسط مراجع تصميم گيرنده ( مانند مجمع عمومي) و رعايت قوانين و مقررات حاكم بر فعاليت واحدهاي اقتصادي رسيدگي مي شود و كارايي مديريت واحد مورد رسيدگي از لحاظ چگونگي استفاده از منابع موجودد و نحوه اجراي برنامه و عمليات ونتايج حاصل از ان سنجيده و گزارش مي شود. اين گونه حسابرسي كه جنبه اخير آن حسابرسي مديريت ناميده مي شود عمدتا در مورد شركتهاي بزرگ كه منابع كلان و حيطه فعاليت گسترده اي دارند و مديريت آن از مالكيت سرمايه جداست در پاسخ به ضرورت ارزيابي عملكرد مديريت اين گونه موسسات توسط متخصصين با صلاحيت (حسابداران و متخصيصيني از رشته هاي ديگر) اجرا مي شود و چشم انداز تكامل حسابداري حرفه اي است.

در اين مقاله بخشي از تاريخ اين علم كه با تاريخ تمدن بشري گره خورده، در قلمرو ايران باستان به‌ويژه در عصر هخامنشيان كه به دليل وسعت جغرافيايي و استفاده از ده‌ها هزار نفر نيروي انساني جهت اجراي طرح‌هاي اقتصادي از سيستم‌هاي اطلاعاتي مالي مانند انبارداري، حقوق و دستمزد، پولي، اوزان، بودجه‌ريزي و حسابرسي استفاده مي‌شد، با نگاهي فني مورد بررسي قرار گرفته مي‌شود.


بايگاني اسناد مالي

لوحه‌هاي قلعه (استحكامات) و لوحه‌هاي خزانه در سال‌هاي ۱۹۳۳-۱۹۳۴ و ۱۹۳۶-۱۹۳۸ به وسيله كاوشگران آمريكايي در پرسپوليس كشف شد. يك مجموعه در زاويه شمال – شرق صفه و مجموعه دوم در بخش جنوب – شرق. به‌دليل محل كشف الواح به آنها اسم سنتي لوحه‌هاي قلعه و لوحه‌هاي خزانه‌ داده شد. اين الواح در سال ۱۹۴۸ به وسيله ژ.ژ. كامرون انتشار يافتند و انتشار آن در سال‌هاي بعد نيز ادامه يافت.
الواح مزبور به تعداد ۱۲۹ مجموعه‌اند و سال‌هاي سي‌امين سال پادشاهي داريوش (۴۹۲) تا هفتمين سال سلطنت اردشير اول (۴۵۸) را در بر مي‌گيرند. به استثناي يك لوح اكدي كه در زمستان (۵۰۲) نوشته شده است.
لوحه‌هاي قلعه – تاريخ‌گذاري شده از سيزدهمين تا هجدهمين سال داريوش (۵۰۹-۴۹۴) بسيار چشمگيرترند. در سال ۱۹۶۸، ر.ت هالوك ۲۰۸۷ لوحه آن را انتشار داد و ده سال بعد به انتشار ۳۳ لوحه ديگر همت گماشت. بعضي‌ها هم پس از آن به طور مجزا و جداگانه منتشر شده‌اند.
اما در مورد ۵۸۰ مهر (از جمله ۸۶ مهر توام با نوشته) كه در لوحه‌ها منقوش‌اند، بخشي از آنها منتشر شده‌اند كه حاوي ۱۶۳ نوشته آرامي‌اند و در سال ۱۹۷۰ مضامين آنها به‌وسيله ر.ا.بوومن انتشار يافته است. اين اشيا (به صورت فرضي) تاريخ دوران سلطنتي خشايارشاه و اردشير (فاصله سال‌هاي ۴۷۹-۴۷۸ و ۴۳۶-۴۳۵) را دارند.
صدها متن و سرلوحه آرامي هنوز منتشر نشده باقي مانده‌اند. علاوه بر آن چند متن نادر كه به يك متن كوتاه به زبان يوناني و يك متن ديگر به زبان فريگيه‌اي. بنابراين اكنون چندين هزار لوحه و كتيبه در اختيار مورخان امپراتوري هخامنشي است.
در واقع الواح پرسپوليس جنبه داستاني و روايت‌گونه ندارد و در هيچ يك از آنها نه به شرح لشكركشي‌ها پرداخته شده و نه اشاره‌اي حتي به صورت غيرمستقيم به تاريخ سلسله‌اي شده است. عمده مطالب در الواح استحكامات مربوط به عمليات گردآوري، انبارداري و توزيع مواد غذايي و آذوقه است و استفاده‌كنندگان از اين مواد عبارتند از شاه و خانواده او، صاحب‌منصبانه رتبه ديواني (سازمان اداري)، كهنه (يا خدمتگذاران ديني)، چارپايان و به‌خصوص كارگران كه در دبيرخانه‌ها، تاسيسات كشاورزي دهات، كارگاه‌هاي تبديل مواد و كارگاه‌هاي پرسپوليس كار مي‌كنند.
در يك زنجيره دراز از اين الواح (كه به عنوان سري Q مشخص شده است)، تحويل جيره‌هاي غذايي به افراد و گروه‌هايي كه از نقطه‌اي به نقطه ديگر امپراتوري سفر مي‌كنند، ثبت شده است. در سه سري ديگر از الواح، نامه‌ها، يادداشت‌هاي روزانه و صورتحساب انبارها نوشته شده است. اما در الواح خزانه به‌خصوص واريز جيره به صنعت‌كاراني كه در كارگاه‌هاي پرسپوليس در دوران داريوش، خشايارشاه و اردشير اول كار مي‌كرده‌اند، ثبت شده است و مشخص مي‌كند كه از سال‌هاي ۴۹۳-۴۹۴ بخشي از جيره به صورت پول پرداخت (يا ارزيابي) شده است و نه به شكل محصولات غذايي.
به استثناي جيره‌هاي سفر (در سري Q مشخص شده‌اند) مابقي اسناد به يك حوزه جغرافيايي، از فارس مركزي تا سوشيان و از شوش در شمال غربي تا ني‌ريز در جنوب شرقي محدود مي‌شوند. الواح خزانه تنها مربوط به فعل و انفعالاتي‌اند كه در پرسپوليس روي داده‌اند. از طرفي، تقسيم‌بندي زماني نيز بسيار نامساوي است زيرا به عنوان مثال ۵/۴۶ درصد الواح قلعه مربوط به سال‌هاي ۲۲ و ۲۳ سلطنت داريوش (۵۰۰-۴۹۹) هستند و اين نسبت براي الواح سري Q (جيره سفرها) به ۷۲ درصد مي‌رسد. از الواح خزانه بيش از ۶۰ درصد مربوط به دوران سلطنت خشايارشاه هستند و در اين زمان (۴۸۶-۴۶۶) بيش از ۶۰ درصد آن به سال ۴۶۶ تعلق دارند و طبيعي است كه نتيجه‌گيري تاريخي از اين درصد دشوار است. به نظر مي‌رسد كاشفان تنها بخشي ناچيز از بايگاني‌‌هاي مركزي پرسپوليس را از زير خاك بيرون كشيده‌اند. بخشي مهم از امور اداري بدون شك ابزار و لوازم فاسدشدني را ثبت كرده‌اند. الواح قلعه بيشتر از منشيان و كاتبان بابلي نام مي‌برند كه بر پارشمن (پوست‌هاي حيوانات) مي‌نوشته‌اند /.

امیرعلی فهیمی (کارشناس رسمی دادگستری )-حسابداری وحسابرسی...
ما را در سایت امیرعلی فهیمی (کارشناس رسمی دادگستری )-حسابداری وحسابرسی دنبال می کنید

برچسب : تاریخچه حسابداری ایران, تاریخچه حسابداری جهان, پیشینه حسابداری, نویسنده : امیرعلی فهیمی fahimi105 بازدید : 1223 تاريخ : شنبه 12 مرداد 1392 ساعت: 14:37

نظر سنجی

تاچه میزان از محتوای سایت راضی هستید؟

خبرنامه